از جنس تفکر
نوشته : میثم رهبریان
مقدمه
امروزه اغلب مردم دنیا آن‌قدر سرگرم مسائل مختلف هستند که ارزیابی رفتارهایشان را فراموش کرده‌اند و ارزش های انسانی را به دست فراموشی سپرده اند. اهداف مقدس از یادها رفته و مسیر را گم کرده‌ایم. اگر می‌خواهید به دسته افراد شاخص جامعه بپیوندید، باید توجه ویژه‌ای به ارزش های انسانی داشته باشید. پس برای رشد و پیشرفت به مطالعه درباره این علم نیازمندیم. اگر ارزش های انسانی از دغدغه‌های شما است و به داستان علاقمندید، این کتاب برای شما نوشته شده است.
گاهی اوقات در بین این همه شلوغی، یک داستان به بهترین شکل ممکن، مفهوم را منتقل می‌کند. در این کتاب نیز از قدرت داستان بهره گرفته‌شده تا به شیرین‌ترین حالت ممکن، مطالب را درک نمایید.
این کتاب به شما کمک می‌کند تا با استفاده از داستان‌ها، علاوه بر اینکه به چالش کشیده شوید، درک عمیق تری از زندگی داشته باشید.
داستان‌ها از منابع مختلف و با هدف خاصی گردآوری شده‌اند. امیدوارم که این کتاب، اثر مثبتی در زندگی شما داشته باشد.
داستانی از این کتاب :
روزی ملانصرالدین الاغ خود را با زحمت فراوان به پشت‌بام برد. بعد از مدتی خواست او را پایین بیاورد ولی الاغ پایین نمی‌آمد. ملا نمی‌دانست الاغ بالا می‌رود ولی پایین نمی‌آید.
پس از مدتی تلاش، ملا خسته شد و تنها پایین آمد. الاغ روی پشت‌بام به شدت جفتک می‌انداخت و بالا و پایین می‌پرید تا اینکه سقف فروریخت و الاغ جان باخت.
ملا که به فکر فرو رفته بود با خود گفت: لعنت بر من که ندانستم اگر خری را به جایگاه رفیعی برسانم، هم آن جایگاه را خراب می‌کند و هم خود را هلاک می‌نماید.
وقتی به کسی بیش از اندازه بها دهیم، آن فرد جایگاه اصلی خود را فراموش می‌کند و این کار ما را وظیفه می‌پندارد. در واقع با این کار او را بد عادت می‌کنیم. اگر می‌خواهید بیشتر از حد واقعی، شخصی را مورد لطف خود قرار دهید، ابتدا جایگاه واقعی‌اش را به او نشان داده سپس به او لطف کنید.
برای خرید نسخه چاپی کلیلک کنید.