فاضل نظری غزلسرا

فاضل نظری غزلسرا

فاضل نظری غزلسرا

فاضل نظری غزلسرا

فاضل نظری در سال ۱۳۵۸ در شهرستان خمین واقع در جنوب استان مرکزی متولد شد.

تحصیلات اولیهٔ خود را در شهرهای خمین و خوانسارگذرانده‌است.

فاضل نظری شاعر معاصر ایرانی است که در سبک غزل شعر می‌سراید.

او دکتری رشته مدیریت از دانشگاه شهید بهشتی دارد،

مدرس دانشگاه و مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.

کتاب‌های منتشر شده از فاضل نظری گریه‌های امپراتور، اقلیت، آن‌ها، گزیده شعر، ضد و کتاب هستند.

نمونه ای از شعرهای فاضل نظری:

به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه‌ای بند نشدلب تو میوه ممنوع ولی لب‌هایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد

با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد

هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد

خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد!

••••••••••••••••••••••••
هرچه آیینه به توصیف تو جان کند نشد
آه، تصویر تو هرگز به تو مانند نشدگفتم از قصه عشقت گرهى باز کنم
به پریشانى گیسوى تو سوگند، نشد

خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند
تا فراموش شود یاد تو، هرچند نشد

من دهان باز نکردم که نرنجی از من
مثل زخمى که لبش باز به لبخند، نشد

دوستان عاقبت از چاه نجاتم دادند
بلکه چون برده مرا هم بفروشند، نشد

••••••••••••••••••••••••
شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی‌ست
که آنچه در سر من نیست بیم رسوایی‌ستچه غم که خلق به حسن تو عیب می‌گیرند
همیشه زخم زبان خون‌بهای زیبایی‌ست

اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب
که آبشارم و افتادنم تماشایی‌ست

شباهت تو و من هر چه بود ثابت کرد
که فصل مشترک عشق و عقل، تنهایی‌ست

کنون اگرچه کویرم، هنوز در سر من
صدای پَر زدن مرغ‌های دریایی‌ست

••••••••••••••••••••••••
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم

یک قطره آبم که در اندیشه دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی‌ست
من ساخته از خاک کویرم که بمیرم

خاموش مکن آتش افروخته‌ام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم

داستان سیبای تنبل

1398-06-13

علیرضا آذر

1398-06-13

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *