جادوی افزایش سرمایه

جادوی افزایش سرمایه

 

جادوی افزایش سرمایه

جادوی افزایش سرمایه

کتاب جادوی افزایش سرمایه – جلد ۱ به قلم شهاب سهرابی، شما را با دنیای بورس آشنا کرده و فهم شما را

از افزایش سرمایه، بسیار جامع‌تر و دقیق‌تر خواهد نمود.

هنگامی که شما داخل راهروهای تالار بورس و یا وارد گروه‌های شبکه‌های مجازی می‌شوید، یک عبارت دو کلمه‌ای را

مکرراً مشاهده می‌کنید و آن دو کلمه افزایش سرمایه است.

شهاب سهرابی در این کتاب در تلاش است تا پرسش‌های متعدد کسانی را پاسخ دهد که به تازگی وارد دنیای بورس

شده‌اند. برخی از این پرسش‌ها عبارتند از:

– افزایش سرمایه چیست؟
– بهترین نوع افزایش سرمایه، کدام است؟
– انواع روش‌های افزایش سرمایه چیست؟
– افزایش سرمایه از محل سود انباشته چیست؟
– تعداد سهام بعداز افزایش سرمایه چه تغییری می‌کند؟
– افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی چیست؟
– قیمت سهام بعد از افزایش سرمایه چه تغییری می‌کند؟

کتاب جادوی افزایش سرمایه – جلد ۱ مناسب چه کسانی است؟

تمامی مشتاقان جدیدالورود به بازار سرمایه که بخواهند به تنهایی و به صورت خودآموز در بورس ایران حضور عملی

و میدانی داشته باشند، می‌توانند از نکات ارزشمند این کتاب بهره‌مند شوند.

در بخشی از کتاب جادوی افزایش سرمایه – جلد ۱ می‌خوانیم:

در یک صبح به یاد ماندنی بهار – دوشنبه: ۱۳۹۸/۲/۲ – شایان، خودش را به نمایشگاه بین المللی بورس، بانک و بیمه

تهران در محل دائمی نمایشگاه بین المللی تهران رساند. شوق دیدار استاد سلطانی، مثل یک جاذبه مقاومت ناپذیر اورا به تهران کشاند.

لحظه موعود فرارسید، لحظه عجیبی بود. او بالاخره توانست استاد سلطانی را از نزدیک ملاقات کند. استاد سلطانی،

مردی کوتاه قد، با موهای کاملاً سفید و چهره‌ای دوست‌داشتنی و از کارکشته‌ها و بزرگان گمنام بورس ایران بود.

استاد سلطانی با مهربانی و آغوش باز، شایان را پذیرفت و به گرمی از اواستقبال کرد. شایان، ۲۸ سال سن داشت و

تازه در شرکتی خصوصی مشغول کار شده بود. او علاقه‌مند به فعالیت جدی در بورس بود.

به صورت کاملاً اتفاقی از طریق یکی از دوستان نزدیکش، با آقای سلطانی آشنا شده بود. به صورت تلفنی و از طریق فضای

مجازی در ارتباط بودند تا این که موعد نمایشگاه بورس، بانک، بیمه رسید. در آن‌جابرای اولین بار همدیگر را از نزدیک دیدند.

استاد وشاگرد، گرم صحبت بودند. یک لحظه شایان، گویی وارد عالم تخیل شده بود، که باصدای استاد سلطانی به خود آمد.
استاد سلطانی پرسید: شایان کجایی؟

شایان هم جواب داد: استاد عزیز، راستش را بخواهید، داشتم به این فکر می‌کردم، آیا واقعاً در عالم واقعیت این امکان وجود

دارد که من هم روزی به این جایگاه امروز شما از لحاظ مالی برسم؟

استاد سلطانی جواب داد: پسرم، مطمئن باش که این امکان قطعاً وجود دارد و حاضرم تعهد کتبی بدهم که تو به مراتب از من پیش‌تر

بروی مشروط بر این که مواردی که بهت می‌گویم را درست رعایت کنی و اسیر هیجان نشوی. در ادامه استاد گفت: یک مطلب یادت

باشد، هر کسی از دیدگاه خودش، نظرات وباورهای و عقایدش را می‌گوید، که می‌تواند درست نباشد.

برای خرید اینجا کلیک کنید

اعتماد به نفس و تفاوت آن با عزت نفس

1399-02-26

کابوس های خاکستری با طعم تند توتون

1399-02-26

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *