توضیحات
دوباره شب،بوی باران،بوی یاس
نوشته : روح انگیز امیدی
شعری از این کتاب
دوباره شب بوی باران بوی یاس
بوی برگهای باران خورده در
خوابهای گران باغ پیچیده
ای خفته چرا
سر به اندوه ی حیران
فرو کرده ای
سکوتم را خفت کشان بیاورید
هوار بزند در این بیکران
ای خموش ای فریادِ
بغض شده در گلو
بگذار تنگاتنگ
امشب در آغوش
شاخسار بید پیر
زار زار آواز گریه سر بدهم
قطرات اشک هم دیگر
چاره ای نیست
آیا مستمر ثمری نیست
بر درمان دردهای بی حدو اندازه
برای خرید نسخه چاپی اینجا کلیک کنید!
دیدگاهها
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.