توضیحات
چنگار روابط زناشوئی
نوشته : زهرا محبوبی نیه
مقدمه
آیا تاکنون از خودتان سؤال کردهاید که چرا بعضی از خانوادهها با تفاهم و سازگاری زندگی را با شادی و شادکامی میگذرانند؛ درحالیکه درست برعکس، عدهای از مردم در حلوفصل سادهترین و ابتداییترین مسائل زندگی نیز با دشواری و سردرگمی روبرو هستند.
چگونه است که بسیاری از خانوادهها با وجود مشکلات متعدد، مانند فقر، بیماری و مشکلات دیگر از زندگی عادی و بهسامانی برخوردارهستند، درحالیکه عدهای دیگر با وجود برخورداری از همهگونه امکانات مادی و رفاهی در گردابی از گرفتاریها و مشکلات سرگردانند؟ آیا بهراستی مشکلات زناشویی غیرقابل حل است و آنچنان که گاه اینجا و آنجا گفته و شنیده میشود تنها دو راه وجود دارد طلاق یا تحمل و خودکشی تدریجی؟ ریشه مشکلات زناشویی در کجاست و چگونه میتوان به حلورفع آن پرداخت؟ نباید تصور کرد که پایه اختلافات همواره ناشی از سوءنیت و یا بدذاتی طرفین یا یکی از آنهاست، بلکه در اکثر موارد ناشی از این واقعیت است که هر یک از آنها صادقانه مسئله را به نحوی متفاوت میبینند و هر کس از دایره خود جریانات را نظارهگر میباشد.
یکی از مسائل عمده عصر ما، افزایش سرسامآور طلاق است. پروفسور آرونبک ، روانشناس مشهور، معتقد است که مهمترین علت مشکلات زناشویی و روابط انسانی سوءتفاهم است. به اعتقاد او تفاوت در نحوه نگرش افراد باعث بروز اختلافات و پیامدهای ناشی از آن میشود.
آنچه گفته میشود، با آنچه شنیده میشود، گاه کاملاً متفاوت است؛ اختلافات زناشویی معمولاً وجود دارند، اما مهم این است که زن و شوهر، حاضر شوند درباره مشکلاتشان بهنحو صحیح و سازنده گفتوگو کنند و همانگونه که درصدد مبارزه با ویروسها و بیماریها بر میآیند با آفت زندگی مشترکشان نیز به مقابله و مبارزه برخیزند. افکار اتوماتیک، افکاری هستند که خارج از اراده و صلاح و سنجش فرد، فضای ذهنی او را انباشته میکنند. پروفسور بک این افکار را ویروس تفاهم مینامد.
هنگام بروز اختلافات بهویژه در سطح خانواده باید این سؤال را با تأمل، دید وسیع، گسترده و انصاف مطرح کرد که: او مسائل را چگونه میبیند؟ من مسائل را چگونه میبینم؟ بدینترتیب با گسترش حوزه نگرش خود مسئله را در جایگاه واقعی آن، که گاه بسیار کوچک و بیاهمیت است قرار میدهیم؛ چه بسا آنچه ما آن را مراحمت میدانیم، دیگران مزاحمت تلقی کنند. بنابراین یکی از روشهای مؤثر برای جلوگیری از بروز اختلاف، درک وضعیت طرف مقابل است.
داستان فیل در شب تار در مثنوی مولانا، شاهد همین ماجرا است. هرکسی بر حسب فهم گمانی دارد، در حالی که مسئله بر سر این است که گمانها به یقین تبدیل شود.
برای خرید نسخه چاپی اینجا کلیک کنید.
دیدگاهها
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.