جبران خلیل جبران

جبران خلیل جبران

جبران خلیل جبران

جبران خلیل جبران

جبران خلیل جبران (۶ ژانویه ۱۸۸۳–۱۰ آوریل ۱۹۳۱) زاده بشرّی لبنان از نویسندگان لبنانی-آمریکایی است.

مادر جبران کامله رحمه، سی ساله بود که جبران را به دنیا آورد. شوهرش مردی بی مسئولیت بود و خانواده را به ورطه فقر کشاند.

جبران خلیل یک برادر ناتنی به نام «پیتر»، شش سال بزرگتر از خودش، و دو خواهر کوچکتر به نام‌های «ماریانه» و «سلطانه» داشت که در تمام عمرش به آن‌ها وابسته بود.

جبران هشت ساله بود که پدرش به علت عدم پرداخت مالیات به زندان افتاد و حکومت عثمانی تمام اموالشان را ضبط و خانواده را آواره کرد.

جبران در دوازده سالگی با مادر، برادر و دو خواهرش لبنان را ترک و به ایالات متحده آمریکا رفت و در بوستون ساکن شد.

وی در بوستون به مدرسه رفت. در مدرسه، اشتباهی در ثبت نام، نام او را به کهلیل جبران Kahlil Gibran تبدیل کرد که علی‌رغم تلاش‌هایش برای بازیابی نام کاملش، تا پایان عمرش بر جا ماند.

جبران در سال ۱۸۹۶ با فرد هلندی ملاقات کرد و از آن به بعد وارد مسیر هنر شد. وی جبران را با اساطیر یونان، ادبیات جهان، نوشته‌های معاصر و عکاسی آشنا کرد.

جبران در سال ۱۸۹۸ وارد بیروت شد و به «مدرسه الحکمه» رفت. جبران در این دوره کتاب مقدس را به زبان عربی خواند و با دوستش یوسف حواییک، مجله‌ای به نام «المناره» منتشر کرد که حاوی نوشته‌های آن دو و نقاشی‌های جبران بود.

جبران در سال ۱۹۰۵، چکیده‌ای از نوشتارهای خود را در مورد موسیقی در روزنامه “المهاجیر” چاپ کرد.

پس از آن، مجموعه‌ای از سروده‌های خود را در کتابی عربی زبان با عنوان “گریه، خنده و توفان ها” منتشر نمود که این کتاب به تازگی با نام “رویا (منظره)، توفان و محبوب” به زبان انگلیسی برگردان شده است.

جبران در آمریکا به نگارگری پرداخت و در سال ۱۹۰۸ وارد فرهنگستان هنرهای عالی در پاریس شد و به مدت سه سال زیر نظر تندیسگر سرشناس، “اگوست رودن” درس خواند.

رودن برای جبران، آینده‌ی درخشان و تابناکی را پیش‌بینی نمود. زنان دیگری نیز در آینده وارد زندگی جبران شدند که از همه مهمتر، ‌می‌توان به خانم “مری هسکل” و “شارلوت تیلر” اشاره نمود.

این دو زن، بویژه خانم “هسکل”، شاید بیشترین کارآیی را در زندگی فرهنگی، هنری و حتی اقتصادی جبران داشته‌اند.

در پانزده سالگی، مدیر گاهنامه‌ی “الحقیقه” شد.

در شانزده سالگی، نخستین سروده‌ی او در روزنامه‌ی “جبل” به چاپ رسید.

در هفده سالگی، چهره‌ی بزرگانی چون “عطار” و “ابن سینا” و “ابن خلدون” و برخی دیگر از حکما و نویسندگان پیشین را نقش کرد.

او پس از پایان دانش آموختگی رسمی خود، کتابی با عنوان “الارواح المتمرده” (روان‌های سرکش) نوشت و در “بیروت” به چاپ رساند.

وی در نوزده سالگی، مادر، خواهر و برادر ناتنی‌اش بر اثر بیماری سل از دست داد.

خلیل جبران در سال ۱۹۳۱ به علت سیروز کبدی درگذشت.

جبران خلیل جبران

آثار منتشر شده از این نویسنده:

الف – به زبان عربی:
۱. موسیقی (۱۹۰۵م.)
۲. عروسان دشت (۱۹۰۶م.)
۳. ارواح سرکش (۱۹۰۸م.)
۴. اشک و لبخند
۵. بالهای شکسته
۶. کاروانها و توفانها
۷. نوگفته‌ها و نکته‌ها

ب – به زبان انگلیسی:
۸. دیوانه
۹. نامه‌ها
۱۰. ماسه و کف
۱۱. پیشتاز
۱۲. خدایان زمین
۱۳. سرگردان
۱۴. مسیح، فرزند انسان
۱۵. پیامبر
۱۶. باغ پیامبر

گفتاوردها

  • «اغراق، چون حقیقتی است که صبر خود را از دست داده‌است.»

ماسه و کف/ ۱۹۲۶

  • «ایمان و رؤیادر وجود شعرا نهفته‌است، زیرا روزنه ورود به ابدیت در دل آن‌ها پنهان شده.»

پیامبر/ ۱۹۲۳

  • «بگذار تا گذشته و حال را در آغوش خاطره، تنگ بفشریم و آینده را در آغوش گرم اشتیاق.»

پیامبر/ ۱۹۲۳

  • «به نظر می‌رسد که من با تیری در قلب زاده شده‌ام، تیری که تحمل فشار آن در قلب، دردناک است و خارج کردنش کشنده…»

نامه به ماری/۱۹۱۲

  • «درختان شعری هستند که زمین بر پهنهٔ آسمان می‌نویسد. ما آن‌ها را قطع می‌کنیم و از آن‌ها کاغذ می‌سازیم بل‌که تهی بودن خود را بر آن ثبت کنیم.»

ماسه و کف/ ۱۹۲۶

  • «دیروز، مطیع سلاطین بودیم، و سر برآستانِ امپراطوران داشتیم؛ امروز، حقیقت را می‌ستاییم، و ره عشق می‌پوییم.»

بچه‌های خدا

  • «گل‌های بهاری، رؤیای زمستان است.»

ماسه و کف/۱۹۲۶

  • «همچون شما زنده‌ام و در کنار شما ایستاده‌ام، چشمان خود را ببندید و اطراف را بنگرید، مرا در برابر خود خواهید دید.»

گورنوشتهٔ جبران

منبع:

ویکی پدیا

بیتوته

fa.wikiquote.org

یلماز اردوغان

1398-05-03

فریدون مشیری

1398-05-03

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *