توضیحات
چرا درخت سیب من گلابی داد؟
طاهره احمدزاده هاشمی
این مجموعه 5 جلدی است
امروزه باارزشترین و پراهمیتترین موضوع جامعه، کودکانی هستند که آیندة این کشور را رقم میزنند و سرمایهگذاری روی این موجودات کوچک، در اولویت هر پدر و مادریست.
گاهی والدین بهدلیل مشغلههای زیادی که برای خود ایجاد میکنند، فراموش میکنند که دویدن بیوقفة آنها به بهانة تأمین آتیۀ فرزندانشان چه آسیب عمیقی بر روح و جسم فرزندانشان خواهد داشت و متأسفانه وقتی متوجه این فاجعه میشوند که خیلی دیر شده و دیگر فرصتی برای جبران آن نیست.
آنها نمیدانند لذتی که در دیدن روند رشد و بالغشدن فرزندانشان است، دیگر تکرارشدنی نیست و زمان هرگز به عقب بر نخواهد گشت. البته، این ناآگاهی گاهاً تعمدی نیست و شرایطی سبب ایجاد آن میشود. درواقع، فقط غفلتی است که اکثراً دچار آن هستیم.
بیشتر اوقات وقتی فرزندانمان را میبینیم که چقدر بزرگ شدهاند و قد کشیدهاند، متعجب میشویم که کی این اتفاق افتاد. زمانی که ما تصمیم میگیریم غذایی درست کنیم، هرچند که ساده و پیشپاافتاده باشد، سعی داریم که آن را به بهترین نحو طبخ کنیم، گاهی از دیگران آموزش میبینیم یا کتاب میخوانیم که بهترین دستورالعمل را داشته باشد تا غذایی مطبوع بسازیم. حال چه میشود که برای تربیت یک انسان دیگر که جامعهای از او خلق میشود، خود را بینیاز از یادگیری میدانیم و این مهم را به تجربیات تلخ کودکی میسپاریم تا موجودی درماندهتر از خود بسازیم.
در جلسات مشاوره یا کارگاهها، زمانی که والدین ناامید و درمانده شده و گاهاً سردرگم رفتار فرزندشان هستند، این جمله را از والدین جوان میشنوم: «فلان رفتار را انجام دادهایم و تمام تلاش خود را کردهایم تا فرزندمان سرخورده یا اصطلاحاً عقدهای نشود» آنها تعجب میکنند که با اینهمه مکافات در بزرگکردن و با حجم زیادی از امکانات مالی که در اختیار او گذاشتهاند، چرا گاهی شاهد نبود اعتمادبهنفس، افسردگی، پرخاشگری، جامعهناپذیری و… از فرزندانشان هستند. آنها عنوان میکنند: «چگونه ممکن است که خانوادههای معمولی با درآمد کم و زندگی ساده، کودکانی بسیار خلاق، بااراده، بانشاط و اعتمادبهنفس قوی دارند؟» و در پایان مکالمة این عزیزان، میتوان یأس و غم را در چهرهشان دید.
عنوان این کتاب برگرفته از ضربالمثل قدیمی است: «پای درخت سیب، میوهای غیر سیب نمیافتد» این ضربالمثل کنایه از این است که فرزندان ما چیزی غیر از خود ما نخواهند بود. بیتردید اگر چرایی دربارة تربیت فرزند خود داریم، اولین کنکاش باید در شیوة تربیتی خودمان باشد.
شاید بد نباشد در این مسیر، کمی تأمل کرده و به آن فکر کنیم. شاید این کتاب تلنگری باشد برای کمی تفکر و تعمق که باارزشترین داشتههایمان را قربانی بیاهمیتترین مسائل نکنیم.
با احترام «احمدزاده هاشمی»
دیدگاهها
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.